آرتینآرتین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

آرتین صفری

پسرم باز بخند

تمام حرف دلم این است: روی ایوان هراس من و پدرت با صدای خنده ی تو  سپیدار سر کوچه ی ما می رقصد. پسرم وقتی هستی همه چیز آبیست بیکران و زلال اما بیشتر از هفت روز است که که سرما اندکی از خنده هایت را کاسته و صدای سرفه هایت کوچه را یخ زده است دیشب تا صبح گریستی و ما تا صبح زنده نبودیم. اکنون که میخندی روی سجاده پنهان نمازم پر از عطر گل یاس شده پسرم باز بخند همیشه   ...
28 دی 1392

'شکمو

چنان با اشتها انگشتت را می خوری که چنین اشتهایی از جانب ما که پدر و مادرت هستم تا به این لحظه دیده نشده است. دکتر گفته هر چقدر میخواهد بخورد دریغ نکنید اما هر چقدر میخوری باز هم انگشتانت را طلب میکنی. میترسم انگشتانت را تمام کنی.     ...
14 دی 1392
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرتین صفری می باشد